ریحانه ساداتریحانه سادات، تا این لحظه: 14 سال و 11 روز سن داره

ღریحانه با طعم عسلღ

اندر احوالات ریحانه جیگر

ریحانه جونم سلام: امروز اومدم بازم از شیطنت ها و شیرین کاری هات بنویسم... عرض به خدمتتون که حســــــــــــــــابی زدی تو خط کنجکاوی...میخوای همه چی رو از خود کنی.... مثل بابای ستایش دستات رو به طرف پایین میگیری و میگی: اُبداد(افتاد) عینک دوی به چشمت می زنی و بعد از چند بار مامان مامان گفتن،وقتی مامانی نگاهت میکنن میگی: هه .و اشاره به چشمات میکنی...(منظورت اینه که ببین چه خوشمل شدم...) هر وقت ازت می پرسیم اسمت چیه،با یه لحن شیرین و خاصی میگی: زَرا (زهرا) ... فکر کنم باید به فکر یه شناسنامه ی جدید برات باشیم. چند روزی بود که سرما خورده بودی و نفست بالا نمیومد..آخه بینیت کیپ شده بود...همش نق می زدی و گریه میکردی. رفتیم ب...
20 مهر 1390
1